اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

۵۰ مطلب با موضوع «مثل بقیه نبودن...» ثبت شده است

ما در رختخواب گرم و نرم ِمان مسلمانیم (:

(تقدیم به شهداو شیعیان نیجریه )

ما در رختخواب گرم و نرم ِمان مسلمانیم ، آن هم از جنس شیعه ی علی (ع) .

شیعه ای که منتظر است ، انتظاری که سکون نیست ، حرکت است.

شما سیه رویانِ روشن ضمیر هم مسلمانید،شیعه اید و در حرکت ، زیرا شما هم منتظرید.

اما !!!

ما از رختخواب های گرم و نرممان به امید صبحانه ای بی تحریم،ترک خورده،با کمی آرمان بزک شده و رفاه اضافه بیدار می شویم.

ولی شما خوابتان با صدای شمشیرهای آغشته به ظلم تبدیل به بیداری و انتظار می شود.

وچقدر بیداری شما شبیه علی (ع) است ...

 (_س.مّ.ن_ )

داخل پرانتز: (  فیلمی از عزاداران حسینی در نیجریه )

مانــایـــی

رضا امیر خانی از جمله نویسندگانی است که نه تنها نوشته هایش بلکه شخصیتش جذابیت های خاص خود را دارد ، جذابیت هایی که

به نظر اینجانب در این دوران  مدعی پروری منحصر به فرد ویا همان " مثل بقیه نبودن" خودمان است ، از همان هایست که به قول حافظ :

هم چو حافظ به رغم مدعیان

شعر رندانه گفتنم هوس است

در این پست بخش های گزیده از نظریات امیر خانی پیرامون هنر ، نویسندگی و ... را می خوانیم.

داخل پرانتز:( با وجود دست رد مکتوم رضا امیر خانی برای حضور در مستند شهرآباد و نقد های جدی که اینجانب به برخی از نوشته هایش

در نفحات نفت ، فضای سورئال و ایزوله شده ی پایانی ارمیا و لفظ بازی های کمی بیش از حدش در بی وتن دارم ، باز هم در جایگاه یک

نویسنده ، عالی است. )

+ شیوه آموزش آکادمیک برای تربیت نیروی متوسط است نه برای تربیت نیروی سرآمد ، فراموش نکنید که ادبیات عرصه ی آدم های

 متوسط نیست

+ غم نان اگر نباشد ، که همیشه هست ، نویسنده ای به سراغ آموزش داستان نویسی خواهد رفت که دوره ی خلاقیتش سپری شده

 باشد و گرفتار شهوت مریدبازی شده باشد. یعنی به جای مخاطب ، چشم به مرید داشته باشد.

TEDx

صحبت های رضا امیر خانی در TEDx شریف - سال 1392

حقیقت این است که برای هر یک از سخنرانان در همان میان چیزی می‌نوشتم. امّا همان‌طور که پیش‌بینی می‌کردم امیرخانی فرصت

پلک‌زدن را هم به کسی نداد! با برنامه آمده بود و در فرصت استراحتی که قبل از او داده شده بود، در اتاق فرمان در حال هماهنگی

با مسئول صوت و تصویر بود. پس از استراحت و پذیرایی، مجری با معرفی کوتاهی از امیرخانی، او را به روی سن دعوت کرد. او تنها کسی بود

که از اتاق فرمان وارد سن شد! مانند همیشه با «بسم الله الرحمن الرحیم» و «الیه یصعد الکلم الطیب» آغاز کرد.

 صفحه‌ی اول پرزنت او فقط چند دقیقه‌ای حاضران را درگیر کرد تا بخوانند و بفهمندش! «کام‌روا ناکام» با توضیح «جستاری پیرامون

 قانون بقای چیز» عنوان سخنرانی 18 دقیقه‌ایِ او بود. از توضیح این عنوان شروع کرد و گفت که جدای از قوانین بقا که در درس‌های

دانشگاهی خوانده‌ایم، یک قانون هست که در هیچ دانشگاهی درس نمی‌دهند و آن‌هم مهم‌ترین قانون بقای جهان است به نام چیز: تا چیزی

 را از دست ندهی، چیزی به دست نمی‌آوری.

حکایت کتاب و کپر


می‌خواهد مثل برادرش معتاد شود یا مثل پسرعمویش قاچاقچی. نمی‌خواهد برای به‌دست‌آوردن لقمه‌ای نان، سوخت قاچاق کند. نمی‌خواهد

مثل پدرش در عین درستکاری از غم نبود نان جان بدهد. او می‌خواهد درس بخواند و باسواد شود، می‌خواهد مدرسه‌ای خوب برود و

 سرپناهی امن داشته باشد. دلش می‌خواهد بزرگ که شد شهرش را خودش بسازد؛ شهری آباد به دور از هرگونه فقر و اعتیاد اما آرزوی

 به ظاهر کوچک او آرزویی دست نیافتنی شده؛ چرا که در زادگاهش نه کتابی هست که بخواند و نه معلمی که بیاموزد.او ساکن یکی از

روستاهای جنوب کرمان است؛ روستایی در بخش جازموریان.

برای کار خیر از همدیگر سبقت بگیرید

خوش به حالت...

مجموعه عکس های " خوش به حالت " تشیع جنازه شهید نیاکی - مرداد ماه 1394