اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

۴ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

چنین کسی نویسنده...(2)

بخش دوم از گزیده های کتاب "ساختار و مبانی ادبیات داستانی(1)" اثر استاد نادر ابراهیمی


+ تمام قلم زنانی که به قیل و قال و قشقرق به میدان آمدند،پس از مدتی ،بادکنک وار فروکش کرده اند،و جامعه ی اهل کتاب به وضوح

دریافته است که در درون ایشان،چیزی جز باد نبوده است.


+ دوستدار نو و زنده نوشتن، باید(خاص دیدن)(خاص شنیدن) و به طور کلی خاص به کار گرفتن حواس را بیاموزد و هرگز هم ترک آموختن

 و اعلام بس بودگی نکند.


+ نویسنده کارآموز کلاس های فلسفه نیست، و اگر هم باشد برای خوانندگان آثارش نیست،مخاطب پختگی و رسیدگی نویسنده را

می خواهدنه حضور او را در کلاس های ابتدایی درس فلسفه و گزارش او را در باب مشق هایی که نوشته

تاریخ خواهد دانست که این روزها...

چه روز های خوبی است ، حتما در تاریخ ثبت خواهد شد

تاریخ خواهد دانست که این روزها

عده ای سرباز ولایت اند،عده ای عدالت خواه

عده ای ظلم را زیر پا می گذارند و از حقیقت می گویندو چه جامعه ی انسانی و آرمانی را ترسیم می کنند.

ولی ای کاش همه این ها فقط در صفحه ی شبکه های اجتماعی ما نبود.

داخل پرانتز: ( سنگر علم ودانش )

چنین کسی نویسنده...(1)

بخش هایی از کتاب زیبای "ساختار و مبانی ادبیات داستانی(1)"نوشته استاد نادر ابراهیمی

+یکی از اساسی ترین معیارها و ابزارهای ارزیابی آثار هنری کشف تاثیری ست که این آثار می توانند بطور مثبت بر سعادت انسانی بگذارند.

+ نویسنده باید مورد تاثیر واقع شود تا تاثیر کند،برانگیخته شود تا برانگیزد و بیدار شده باشد تا بتواند بیدار کند.نویسنده غیر مسئول ،

هرگز ایجاد مسئولیت نمی کند.

+ وظیفه داستان رساندن خواننده دردمند است به ریشه ی درد،به کجایی درد،چرایی درد و راههای درمان

+انگیزه مومن را حتی در خواب هم رها نمی کند.

+فاصله یک نویسنده با فسیل یک نویسنده به اندازه کهنه و مصرفی کردن انگیزه هاست.

ضد یادداشت




میهمان داریم=نوستالژی بازی های بی سر و ته که ربطی به جانباز و جنگ و پدر و مادر و ...نداشت.(روشنفکر بازی با ژست جانباز و خانواده)

شیار 143=  یک مادر در انتظار  فرزند آن هم از جنس جنگ و....چقدر با همه ی کاستی هایش زیبا بود.سکانس پایانی فیلم و من که چند

 دقیقه بعد از پایان فیلم میخکوب و متحیر بر روی صندلی های سینما نشسته بودم.

فرشته ها با هم می آیند= تلاشی برای ساخت طلا و مسی دیگر ولی تفاوت بین این دو فیلم مثل تفاوت طلا با مس است هر چند که مس هم

ارزشمند است ولی طلا نمی شود.

شهر موش ها 2 = ای کاش کمی ایرانی می بود....