اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

۱۱ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

چیزهِ من فیلمسازم...

بخشی از خاطرات ابراهیم حاتمی کیا

سیطره جریان جنگ آنقدر برای من قوی بود که من می گفتم رزمنده فیلمبردار تا بگویم فیلمبردار رزمنده. خجالت می کشیدم از دهنم

 در بیاد بگویم که فیلمسازم. البته به زنم گفتم. وقتی می خواستم ازدواج کنم به خانمم گفتم که:« چیزه من فیلمسازم». سال 62 بود «تربت»

 را ساخته بودم ، رفتم خواستگاری. گفتم:«من درسته پاسدارم ولی فیلمسازم.» گفت:«یعنی چی؟» گفتم:« تو کاره ما تهمت زیاده.» سالی بود

 که یکی از بچه های ما ، همین آقای حاج میری، فیلمی به اسم «حلوا برای زنده ها » ساخته بود؛ بر اساس داستانی از آقای دولت آبادی. بعد

به او بسته بودن که این مارکسیست و توده ای است. حالا این بچه خط امامی بود، سفارت آمریکا را گرفته بودند. ما همه مانده بودیم که

 چه جوری ثابت کنیم، ما که نماز می خوانیم. من می دانستم این پیچیدگی ها در این عرصه هست.

هرچه بیشتر برای نمازت مایه بگذاری...

نتیجه ی مواطبت از نماز ، از دنیا رفتن با ایمان است.
یعنی چه ؟
ملک الموت و شیطان هر دو در هنگام مرگ می آیند و شیطان میخواهد همان مقدار ایمانی را هم که بنده برایش مانده از او بگیرد .
اگر بنده از نمازش تا مرگ محافظت کرده باشد ، خود ملک الموت شیطان را دفع کرده و شهادتین را به بنده تلقین میکند .
اگر گناه کردیم از لذت نماز بهره نمی بریم اما اگر نماز درست و اول وقت خواندیم همان نماز از گناه ما را حفظ می کند .
حرف بنده نیست بلکه حرف این قرآن لاریب فیه است .
هرچه بیشتر برای نمازت مایه بگذاری ، زمینه ی گناه برای شما کمتر فراهم میشود .
توانایی مقابله با گناه در وجود شما بالاتر میرود .

وَعَطشانَ فَارُوانی

"یکی از طرح هایی است که دو سال پیش برای روز عرفه آماده کردم"

زیر طرح هم نوشتم:

حسین،تشنه ی عشق خدایی

دوستی بدون عمل...

بچه ام کوچولو بود، از من بیسکویت خواست.گفتم: امروز می خرم.
وقتی به خانه برگشتم ……
فراموش کرده بودم. بچه دوید جلو و پرسید: بابا بیسکویت کو؟
گفتم: یادم رفت!!!
بچه تازه به زبان آمده بود، گفت: بابا بَده، بابا بَده.
بچه را بغل کردم و گفتم: باباجان! دوستت دارم.
گفت: بیسکویت کو؟
دانستم که دوستی بدون عمل را بچه سه ساله هم قبول ندارد.
چگونه ما میگوئیم خدا و رسول و اهل بیت او را دوست داریم، ولی در عمل کوتاهی میکنیم؟

(حاج آقا قرائتی)

از پیچیدگی به سادگی رسیدن(2)

خدای سبحان برای انسان تعبیرات برازنده‌ای دارد بزرگانی که اهل این راه هستند این راه را طی کردند عده‌ای را هم به همراه می‌برند

 مَثلی ذکر کردند این تشبیه و تمثیل از خود قرآن استفاده شده مَثل زدن, تمثیل سهم تعیین‌کننده‌ای در شناخت دارد مثل چند کار را می‌کند

یکی اینکه دامنه اوج‌گرفته مطلب را پایین می‌آورد, یکی اینکه دست کوتاه مخاطب را بالا می‌آورد, مطلب را هم‌سطح فکر مخاطب قرار

 می‌دهد آن‌گاه این مخاطب به اندازه فکر خودش از دامنه آن مطلب بهره می‌برد به دامنِ همان متعلّق می‌شود و بالا می‌رود وگرنه مطلب

 اگر از باب تشبیه معقول به محسوس پایین نیاید به دست مخاطب نمی‌رسد آن‌گاه مخاطبی که در عالَم حس است مطلبی که در عالَم عقل

است هرگز برای او مفهوم نخواهد بود, اگر ذات اقدس الهی درباره تمثیل می‌فرماید: ﴿لَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِن کُلِّ مَثَلٍ﴾

 یا ﴿وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ﴾ همین است مَثل‌های فراوانی در قرآن کریم هست اوّلین اثر مَثل آن است که آن

 مطلب عمیق اوج‌گرفته را تنزّل می‌دهد; دومین اثرش آن است که دست فهم مخاطب را گرفته بالا می‌برد وقتی دامنه مطلب،

 همسان و هم‌سطح فکر مخاطب شد کم کم او می‌فهمد به همین مطلب متمسّک می‌شود و بالا می‌آید. (آیت الله جوادی آملی)