اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

۷۰ مطلب با موضوع «آنچه باید به گوش جان سپرد» ثبت شده است

فَلاتُطِع


- حق و باطل

علی (ع) فرمود : << قَلیلُ الحقّ یَدفَعُ کَثیرَ البَلطِل کَمَا انَّ القَلیلَ مِنَ النَّارِ یُحرِقُ کَثیرَ الحَطَبَ>>

حق ، ولو اینکه کم باش ، باطل را ، ولو اینکه زیاد باشد ، دفع می کند .

بعد هم حضرت مثال می زند ، مثل اینکه آتش ولو اینکه کم باشد هیزم زیاد را از بین می برد . تعبیر دیگری از علی (ع) است ،

<< الحَقُّ سَیفٌ عَلَی اهل البَاطِلِ >> حق وسیله ی بُرایی علیه باطل است ، یعنی بلاخره باطل را می شکند و از بین می برد . در روایت دیگری

دارد که حضرت فرمود : این شکست و پیروزی های ظاهری ، از بین رفتنی است . << الغَالِبُ بِشَرٍّ مَغلُوب>> بدان کسی که ظاهرا از راه

باطل و با توسل به باطل چیره می شود ، از بین خواهد رفت .

<< المُحاربُ لِلحَقّ مَحرُوبٌ >> آن کسی که با حق می جنگد ، بلاخره شکست می خورد . این ها هر کدام یک روایت مستقل از

علی (ع) است .<< مَن یَطلُبِ العِزَّةَ بَغَیرِ حَقَّ یُذِلَّ >> کسی که عزت را بخواهد از غیر راه حق به دست آورد ؛ خوار می شود .

<< وَ مَن عانَدَ الحَقَّ لَزِمَهُ الوَهن >> این را بدانید : کسی که بخواهد با حق دشمنی کند ، بالاخره خودش موهون می شود .

با سیب های سُرخت چه می کنی ؟

(امروز خیلی اتفاقی این کتاب و داخل کتابخونم دیدم و شروع کردم به خوندنش و تماش کردم

یه نکته ی خیلی جالب دیدم که از این قرار بود )

پدر گفت : عبدالله این سیب ها را دوست داری ؟

عبدالله گفت : بله خیلی قشنگند.

پدر یک تکه سنگ از توی باغچه برداشت . به عبدالله گفت : پسرم به نظرت فرق این سنگ با آن سیب ها چیست ؟

عبدالله بدون مکث گفت : خب این سنگ اصلا قشنگ نیست ، ولی این سیب ها ...

میرزا ابوالحسن گفت : دوست داری به جای این سیب ها به تو این سنگ را بدهم ؟

عبدالله با تعجب گفت : معلوم است که نه ، من سیب های خودم را می خواهم . میرزا ابوالحسن لبخندی زد و به چشم های معصوم پسرش

 خیره شد و گفت :

عبدالله جان ! در زندگی اتفاق هایی می افتد که خیلی ها حاضر می شوند سیب های سرخشان را با این سنگ های بی ارزش عوض کنند.

آدم هایی توی این معامله ضرر می کنند ، تو هیچ وقت سیب های سرخت را با چیزهایی بی ارزش عوض نکن .

داخل پرانتز  : ( کلیپ صوتی شیعه ی کدام ائمه هستیم ؟ - استاد رحیم پورازغدی )

هنرمند ؟؟

آیت الله جوادی آملی :

خدا به هرفردی هنری داده یکی هنرمند در فقه و دیگری در کلام است مهم این است که بتوان از این هنر بهترین استفاده را کرد.

هنرمند واقعی کسی است که از هنر خود نهایت استفاده را برای به حرکت درآوردن عقلانیت جامعه بهره ببرد و جهالت را دور کرده

و عقل و شعور را به آنها باز گرداند. ارزش هر فردی به سواد او نیست، بلکه ارزش هر فردی به هنر اوست.

شهید آوینی :

هنرمند رویی به عالم غیب دارد و رویی به عالم شهادت. با آن روی خورشیدی منیر است و با این روی قمری مستنیر در شب ظلمانی

 کرۀ ارض، اما کدام هنرمند؟ هل یستوی الأعمی و البصیر

کبریت های بی خطر!!!


بخش دوم از منابع تحقیقاتی مستند شهرآباد( مصاحبه استاد ابراهیم رزاق با مجله عصر جدید)


1-      اگر کسی بخواهد ساده زندگی کند ، مردم تعجب می کنند.می بینیم مردم به کسی که ساده زندگی می کند ، چه طور نگاه می کنند ، انگار عقلش نمی رسد. نمی فهمد فرق رفت و آمد با اتوبوس و تاکسی و ماشین شخصی چیست. با ترحم به آدم نگاه می کنند .نمی دانند این آدم حاضر است با اتوبوس ، رفت و آمد کند ، ولی خودش را نفروشد . چرا این رفتار ارزشمند نیست ؟
دانشگاه ها هم به این وضع دامن می زنند و دائم تلقین می کنند که آدم عاقل سراغ منفعت خودش می رود. اگر این منفعت شخصی در تولید بود ، مثل غربی ها ، تا حالا ایران صنعتی شده بود.
در این صورت کار عبادت  بود و کسی بی رویه مصرف نمی کرد . مازاد درآمد را به جای مصرف ، پس انداز و سرمایه گذاری می کردند، اشتغال ایجاد می کردند ، کشور را آباد می کردند ، ولی وقتی تمام فکر آدم سمت مصرف برود ، نمی شود کاری کرد.حقوق کسی 500 هزار تومان است ، ولی یک میلیون تومان لازم دارد ، یا یک میلیون است ، اما 5 میلیون هزینه دارد ، تمام هم و غم او این می شود که به کالاهای لوکس دست پیدا کند.
واردات ، به آدم کمک می کند مصرف کالای خارجی را مزه کند . این میل ادامه پیدا می کند تا جایی که می خواهد مثل آمریکایی پول دار زندگی کند. می خواهد مثل طبقه اشراف شمال تهران زندگی کند ، چون وقتی سوار ماشین مدل بالایش می شود ، او را می بینند . داشتن آن ماشین را ارزش می داند ، وقتی آن ها او را برای جلسه ای دعوت می کنند ، حتما می رود ، ممکن است برود و تحقیر شود ، ولی آن مدل زندگی را ارزش می داند و تحقیر را نتیجه ی بی عرضگی خودش می داند . فکر می کند آنها الگوی درست اجتماعی و انسانی هستند.

آب از آب تکان نخورد

نکاتی که از خطبه ی فدک حضرت زهرا (س) در دو کتاب خطبه فدک حاج آقا مجتبی تهرانی و بصیرت فاطمی استاد طاهر زاده

+ حضرت زهرا(س) خطاب به انصار در مسجد : اشکال کار در این سستی باید دانست که در شما فرورفته است، شما هوس کرده اید به

زندگی اشرافی برسید و لذا قلب هایتان نسبت به آن اهداف بزرگ معنوی بی وفایی پیشه کرده ، از سر و سامان واقعی که آن دفاع از

 اسلام است فاصله گرفتید و به سر و سامان اشرافی دل بستید و لذا همه چیز دارد از دست می رود و بی وفایی شما هر امیدی را تباه

 می نماید.

+ اگر انسان عملا نتواند از حق دفاع کند و از دستش بر نیاید.باید با زبان گویش حق را آشکارا مطرح کند اگر توان به پا داشتن آنرا نداشته

باشد ، نباید ساکت بنشیند و تماشاگر باشد.