اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

۷۰ مطلب با موضوع «آنچه باید به گوش جان سپرد» ثبت شده است

انواع کرامت انسانی از دیدگاه قرآن

این مطلب را به خاطر سوال یکی از دوستان قرار دادیم..

انواع کرامت انسانی از دیدگاه قرآن

1.کرامت تکوینی        2. کرامت اکتسابی

کرامت تکوینی

در حقیقت، مراد از کرامت تکوینی یا ذاتی این است که خداوند انسان را به گونه ای خلق کرده که در مقایسه با سایر موجودات دارای مزایای بیشتری است. در واقع این نوع کرامت ناشی از توجه ویژه خداوند به انسان است و تمام انسان ها از این مقام برخوردارند، یعنی انسان چه بخواهد و چه نخواهد از این کرامت تکوینی برخوردار است.

البته در موارد متعددی، قرآن، انسان را شایسته کرامت و فضیلت برتر از این مقدار نیز می داند و آن را در سایة مبارزة پیوسته با نفس اماره و شیطان وسوسه گر می داند. چنان که در مطالب پیشین نیز گذشت بعضی از آیات قرآن بر کرامت تکوینی انسان دلالت دارند از جمله آیات 4 از سورة تین، آیة 14 سورة مومنون و آیه 70 سورة اسراء.

نتیجه این که کرامت تکوینی به آن دسته از شایستگی های ذاتی و استعدادهای انسانی اطلاق می گردد که می تواند در معرض هدایت و تربیت تعالیم آسمانی پیامبران قرار گیرد و باعث رشد و صعود انسان به مراتب کمال و مقامات والای انسانی شود و انسان را تا سر حدّ فرشته شدن و بالاتر از آن تعالی بخشد، بنابراین می توان گفت که کرامت تکوینی عبارت است از: برخورداری از شرافت وجودی نشأت گرفته از روح مقدس خدایی.

چگونه خود را ذلیل می کنیم؟

عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِ‏ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ:
«لَا یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یُذِلَّ نَفْسَهُ»
قِیلَ لَهُ «وَ کَیْفَ یُذِلُّ نَفْسَهُ»
قَالَ «یَتَعَرَّضُ لِمَا لَا یُطِیقُ»


امام صادق علیه السلام فرمودند:
«سزاوار نیست که مؤمن خود را ذلیل کند.»
سؤال شد «چگونه خود را ذلیل میکند؟»
فرمود: «به سراغ کاری میرود که در توانش نیست.»


الکافی، جلد ۵، صفحه ۶۴

فاطمه ،فاطمه است

نمی دانم از او چه بگویم؟ چگونه بگویم ؟ خواستن از ((بوسوئه)) تقلید کنم ،خطیب نامور فرانسه ، که روزی در مجلسی با حضور لویی، از ((مریم)) سخن می گفت. گفت هزارو هفتصد سال است که همه سخن وران عالم درباره ی مریم داد سخن داده اند.هزار و هفتصد سال است که همه ی فیلسوفان و متفکران درشرق و غرب ،ارزش های مریم را بیان کرده اند. هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان، در ستایش مریم همه ذوق و قدرت خلاقانه شان را به کار گرفته اند.هزار و هفتصد سال است که همه هنرمندان،چهره نگاران،پیکره سازان بشر در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندی های اعجاز گر کرده اند.

اما مجموعه گفته ها و اندیشه ها و کوشش ها و هنرمندی ها ی همه در طول این قرن های بسیار ، به اندازه ی این کلمه نتوانسته اند

 عظمت های مریم را باز گویند که : ((مریم ، مادر عیسی است))

و من خواستم با چنین شیوه ای از فاطمه بگویم .باز در ماندم: خواستم بگویم که فاطمه دختر خدیجه بزرگ است، دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه دختر محمد است، دیدم که فاطمه نیست.خواستم بگویم که فاطمه همسر علی است،دیدم که فاطمه نیست.خواستم بگویم که فاطمه مادر حسنین است، دیدم که فاطمه نیست.خواستم بگویم که فاطمه مادر زینب است، باز دیدم که فاطمه نیست. نه این ها همه هست و این همه ، فاطمه نیست. فاطمه، فاطمه است. (( کتاب فاطمه ،فاطمه است. دکتر علی شریعتی))

ما کجا و حقیقت کجا!

حرف آخر را همین اول بزنیم: تا هنگامی که «بت‌پرستی» میان ما رواج داشته باشد، «آدم‌ها» بزرگ می‌شوند نه «حقیقت»

 و آن‏گاه رفته رفته «حرف‌ها و افعال آن آدم‌های بت‏ شده» جای «حق» را می‌گیرد و قضایای استدلالی بدین صورت در‌می‌آیند:

«فلانی این‌چنین گفته است و چون فلانی چنین گفته، پس حق همین است». البته بنده انکار نمی‌کنم که باید در برابر آدم‌هایی

که به حقیقت رسیده‌اند همین گونه عمل کرد، اما ما کجا و حقیقت کجا!

شهید مرتضی آوینی



روحشان آقا نیست...

علی (ع) در توصیف متنسک جاهل،خشک مقدس در دنیای اسلام چنین می گوید: روحشان آقا نیست ، در روح این ها آقایی وجود ندارد.

حضرت در مورد خوارج می فرماید: شما بدترین مردم هستید. به این مقدس مآب ها می گوید: شما بدترین مردم هستید.چرا؟

ما اگر باشیم می گوییم: ای آقا ، بالاخره آدم های بی ضرر هستند، آدم های خوبی هستند. ولی آیا می دانید چرا علی می گوید شما بدترین

مردم هستید؟

می فرماید: شما به این دلیل بسیار مردم بدی هستید که تیرهایی هستید در دست شیطان ها، شیطان شما را به منزله ی تیر قرار

می دهد در کمان خودش می گذارد و هدف خود را می کوبد. ( کتاب سیری در سیره ائمه اطهار (ع))(شهید مطهری)