اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

درد ما از روزی شروع شد که بی درد شدیم

درد ما از روزی شروع شد که بی درد شدیم.

روزها و ساعت ها گذشت و ما مثل آدم کوکی ها هر وقت کوکِمان تمام شد از حرکت ایستادیم و خوردیم و خوابیدیم تا برای روزی

 دیگر کوک شویم.

روز ها پشت سر هم آمدند و ما در تفکر و تلاش برای حرکت کوکیمان روز را شب و شب را روز کردیم .

در همه ی این شب ها و روزها بی دردی را تلاش  کردیم ولی درد عایدمان  شد.در درمان دردهای جدید باز بی دردی را تلاش

 کردیم ولی دردی به توان دو حاصل گشت.

برای درمان دردهای به توان رسیده کارهای زیادی کردیم

عده ای به زیر رادیکال رفتند،عده ای در زیر خودشان خط کسری کشیدند و تقسیم شدند،دیگرانی هم بودند که خودشان را منهای

چیزهایی کردند. آدم های زیادی هم دردهایشان را در مضربی از بی دردی ضرب و جمع کردند.

آدم هایی هم بودند که درد را تلاش  کردند تا به استقبال بی دردی بروند.

دردی که برای حرکت ، کوک بودن را نزد آدم کوکیها زیر سوال می برد و حرکت می کرد.(سیــد)

  • محمد محمدی نیاکی

نظرات  (۴)

سلام
ممنونم بسیار برای توضیح فرا مبسوط!
انشالله خدا شما رو حفظ کنه
فکر کنم بد گفتم منظور من قسمت دوم جمله ست:(که به بی دردی برسد) اصلا قرار نیست به بی دردی برسد قرار است لحظه لحظه دردش بیشتر شود.
مرد را دردی اگر باشد خوش است/ درد بی دردی علاجش آتش است...
پاسخ:
سلام
رسیدن به بی دردی در دنیا که محل آزمون  است نمی باشد در آن دنیا است.( وقتی می گم استقبال بی دردی یعنی در انتظار نتیجه تلاش های
که به دلیل یک درد شکل گرفته هستند)
گفتم در مورد کیفیت درد و بی دردی تو متن چیزی گفته نشده.و به شکل کلی مطرح شده.
 همه ما برای رسیدن به جایی و به چیزی تلاش می کنیم
که در متن جنس این تلاش را از درد و رسیدن به جای مورد نظر را بی دردی مشخص کردیم. چون وقتی تلاش می کنی به چیزی برسی درد رسیدن داری
 ولی وقتی رسیدی دیگر آن درد رسیدن وجود نخواهد داشت یعنی شما این فرآیند از درد به بی دردی را طی کردی.
گاهی کیفیت درد و بی دردی این است که عارف  برای رسیدن به خدا  و رسیدن به مقام مخلصین در تلاش است
پس درد فراق یار در دنیا برای این عارف  با رسیدن به مقصود خود به بی دردی تبدیل خواهد شد.
همان وعده ای که ابا عبدالله به یارانش در شب عاشورا قبل از شهادتشان می دهد.
گاهی کیفیت درد و بی دردی این است که عابدی تمام عمرش در دعا و نیایش است تا به بهشت برود
پس او هم درد فراق مقصد که رفتن به بهشت است را  در دنیا دارد اگر به مقصد رسید  دیگر آن درد فراق وجود نخواهد داشت.
جمع بندی:
ما برای چه درد داریم چون هدف و مقصدی وجود دارد که آن درد در فراق و نبود و رسیدن به آن هدف شکل می گیرد.
این دنیا محل رسیدن به مقصد و هدف نیست پس درد در این دنیا همراه ماست.
در عالم پس از مرگ که محل ظهور حق و حقیقت است و حسابرسی خواهیم شد.
اگر به هدف رسیده باشیم با توجه به کیفیت دردمان که برای بهشت بود یا برای جایگاهی رفیع تر....
بی دردی نصیبمان می شود .
(به شکل عامیانه اش) :
یعنی می گویند تو که در دنیا تلاش کردی و بر اساس درد بهشت رفتن هم تلاش کردی و مومن بودی دیگر درد بهشت رفتن نداشته باش
به حسابت رسیدیم و این بهشت تو..........

سلام
بسیار عالی بود چهار تای اول قرینه هاش ولی رو آخری بحث دارم:
 مومن واقعی درد راتلاش نمی کند تا به استقبال بی دردی برود درد را با تمام جان می خرد چون یار اینگونه می خواهد
به تیغم گر کشد دستش نگیرم/  وگر تیغم زند منت پذیرم.
البته بی ادبی ما رو ببخشید! چون فکر میکنم اگه اونام درد رو می خوان تا به بی دردی برسند باز هم منطقی سود و زیانی دارن اما عارفانه، و می شوند مومنان تاجر که البته مذموم نیستند ولی آخرش نیستند در ایمان
پاسخ:
با سلام
درد را تلاش کردن یعنی چه؟؟
به معنی خواستن درد نیست.(به جمله دقت کن)
درد مفعول است و مفعول کلمه‌ای است که بر کسی یا چیزی که فعل بر او واقع شده‌است دلالت می‌کند
یعنی درد در جایگاه دلیل برای تلاش کردن قرار گرفته است و نه خواستن.
به شکل ساده تر مومن جنس تلاشش از درد است و از بی دردی نیست.
مثلا :اگر می گویم (( بهزاد میوه را خورد. )) میوه دلیلی برای فعل خوردن نزد فاعل که بهزاد باشد است.
نکته ی دیگر اینکه در متن پیرامون کیفیت درد و بی دردی و درجات مومنین  مطلبی گفته نشد
فقط دسته بندی کلی در متن صورت گرفت.

جدی هرچی چهار خط آخرو خوندم نفهمیدم!! نمی دونم شمامتن هات سنگین شده یا بنده خنگ تر شدم؟!؟!
 فقط از چهار خط آخر به این نتیجه رسیدم که نگارنده کمی شم مهندسی هم داره البته اگه سطح خودشو در مهندسی بدونه!!:)
پاسخ:
سلام
آنهایی که زیر رادیکال می روند = متحجرین
آنهایی که خودشون رو منهای چیزهایی می کنن= روشنفکران
آنهایی که زیر خودشون خط کسری می کشن و تقسیم میشن= آنهایی که مومن بودند ولی نماندند
آنهایی که در مضربی از بی دردی جمع و ضرب می شوند= آدم های معمولی جامعه
آنهایی که درد را تلاش می کنن تا به بی دردی برسند = مومن به معنی واقعی کلمه
یا علی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی