اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

اسماعیل تو کیست؟

و اکنون در منا‌یی: ابراهیمی، و اسماعیل‌ات را به قربانگاه آورده‌ای؛

اسماعیل تو کیست؟   

چیست؟   

مقامت؟

 آبرویت؟ موقعیت، شغلت؟ پولت؟ خانه‌ات؟ باغت؟ اتومبیلت؟ معشوقت؟ خانواده‌ات؟ علمت؟ درجه‌ات؟ هنرت؟ روحانیتت؟ لباست؟

 نامت؟ نشانت؟ جانت؟ جوانی‌ات؟ زیبایی‌ات؟ ...   

من چه می‌دانم. این را تو خود می‌دانی، تو خود آن را، او را، هر چه هست و هر که هست، باید به منی آوری و برای قربانی، انتخاب کنی؛

من فقط می‌توانم نشانی‌هایش را به تو بدهم:

آنچه تو را در راه ایمان، ضعیف می‌کند، آنچه تو را در رفتن، به ماندن می‌خواند؛

آنچه تو را در راه مسئولیت به تردید می‌افکند، آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است، آنچه دلبستگی‌اش نمی‌گذارد تا پیام

 را بشنوی، تا حقیقت را اعتراف کنی، آنچه تو را به فرار می‌خواند، آنچه تو را به توجیه و تأویل‌های مصلحت‌جویانه می‌کشاند و عشق به او

 کور و کرت می‌کند؛ ابراهیمی و ضعف اسماعیلی‌ات تو را بازیچه ابلیس می‌سازد. در قله بلند شرفی و سراپا فخر و فضیلت، در زندگی‌ات

تنها یک چیز هست که برای به دست آوردنش از بلندی فرود می‌آیی، برای از دست ندادنش، همه دستاوردهای ابراهیم‌وارت را

از دست می‌دهی؛

او اسماعیل تو است، اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد، یا یک شیء، یا یک حالت، یک وضع و حتی یک نقطه ضعف!

اسماعیلِ ابراهیم، پسرش بود!

دکتر علی شریعتی

  • محمد محمدی نیاکی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی