اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

فرم : رسوب محتوا است

متن زیر نقدبسیار زیبای استاد مسعود فراستی پیرامون فیلم ماهی و گربه می باشد.دلیل انتشار این نقدهم بحث هایی است که طی

روزهای اخیر با دوستان عمار پیرامون فرم و محتوا داشته ایم و اینکه گویا همه چیز از نظر دوستان محتواست. بحث پیرامون عمار

و اتفاقات عجیبش بماند برای متنی دیگر که در آینده منتشر می کنیم ، فعلا نسبت بین فرم و محتوا را دریابید

ماهی و گربه، فیلم بدی است و حوصله سر بر؛ و فیلمساز و مخاطب خاص فریب.

فیلم، ادعای ترسناک بودن و ژانر وحشت دارد، اما ناتوان از ترساندن است. و بیشتر متمایل به ملودرام. فیلم، عقیم است. هم در وحشت

 هم در ملودرام؛ و هم در کولاژ.

مشکل اصلی گربه و ماهی همان چیزی است که بابتش پز می دهد، نان می خورد و جایزه می گیرد. و با نقد های ستایش آمیز مثلاً فرمیک،

 از خود بی خود می شود و کرخت: تکنیک فیلم- برداشت بلند- که فیلمساز و منتقد شیفته به غلط فرم می انگارندش.

ما در رختخواب گرم و نرم ِمان مسلمانیم (:

(تقدیم به شهداو شیعیان نیجریه )

ما در رختخواب گرم و نرم ِمان مسلمانیم ، آن هم از جنس شیعه ی علی (ع) .

شیعه ای که منتظر است ، انتظاری که سکون نیست ، حرکت است.

شما سیه رویانِ روشن ضمیر هم مسلمانید،شیعه اید و در حرکت ، زیرا شما هم منتظرید.

اما !!!

ما از رختخواب های گرم و نرممان به امید صبحانه ای بی تحریم،ترک خورده،با کمی آرمان بزک شده و رفاه اضافه بیدار می شویم.

ولی شما خوابتان با صدای شمشیرهای آغشته به ظلم تبدیل به بیداری و انتظار می شود.

وچقدر بیداری شما شبیه علی (ع) است ...

 (_س.مّ.ن_ )

داخل پرانتز: (  فیلمی از عزاداران حسینی در نیجریه )

مانــایـــی

رضا امیر خانی از جمله نویسندگانی است که نه تنها نوشته هایش بلکه شخصیتش جذابیت های خاص خود را دارد ، جذابیت هایی که

به نظر اینجانب در این دوران  مدعی پروری منحصر به فرد ویا همان " مثل بقیه نبودن" خودمان است ، از همان هایست که به قول حافظ :

هم چو حافظ به رغم مدعیان

شعر رندانه گفتنم هوس است

در این پست بخش های گزیده از نظریات امیر خانی پیرامون هنر ، نویسندگی و ... را می خوانیم.

داخل پرانتز:( با وجود دست رد مکتوم رضا امیر خانی برای حضور در مستند شهرآباد و نقد های جدی که اینجانب به برخی از نوشته هایش

در نفحات نفت ، فضای سورئال و ایزوله شده ی پایانی ارمیا و لفظ بازی های کمی بیش از حدش در بی وتن دارم ، باز هم در جایگاه یک

نویسنده ، عالی است. )

+ شیوه آموزش آکادمیک برای تربیت نیروی متوسط است نه برای تربیت نیروی سرآمد ، فراموش نکنید که ادبیات عرصه ی آدم های

 متوسط نیست

+ غم نان اگر نباشد ، که همیشه هست ، نویسنده ای به سراغ آموزش داستان نویسی خواهد رفت که دوره ی خلاقیتش سپری شده

 باشد و گرفتار شهوت مریدبازی شده باشد. یعنی به جای مخاطب ، چشم به مرید داشته باشد.

مرتب برج بساز...

بخش اول از ارائه ی منابع مستند در روند تحقیقات مستند شهرآباد

این دینی که به ما گفت اقتصاد مقاومتی، این دینی که به ما گفته کار کنید و مشکل مردم را حل کنید، همین پیغمبر(علیه و علی آله آلاف

 التحیّة و الثناء) که کلام ایشان را می‌بوسیم، فرمود آن سرمایه‌داری که در بساز و بفروش افتاد، خود، مال و عمرش را به هدر داد:

«إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ هَوَاناً أَنْفَقَ مَالَهُ فِی الْبُنْیَان‏»،[1] مرتّب برج بساز! زندگی تشریفی و تشریفاتی را ترویج کن! این ثروت باید در تولید,

کشاورزی و دامداری بیفتد تا مشکل مردم حل شود. فرمود اگر خدا بخواهد کسی را بدبخت کند او را به برج‌سازی سرگرم می‌کند.

 مرتب برج بساز, مرتّب ترغیب بکن, تشویق بکن, جمال و تجمّل‌گرایی را رواج بده, مرتب فاصله طبقاتی را زیاد بکن، از آن طرف

 مرتب گرانی و بیکاری! خطر اینها این‌طور نیست که فقط با یک سال یا دو سال سوخت و سوز در قیامت حل شود.


دریافت فایل

{1}:مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏3، ص455

TEDx

صحبت های رضا امیر خانی در TEDx شریف - سال 1392

حقیقت این است که برای هر یک از سخنرانان در همان میان چیزی می‌نوشتم. امّا همان‌طور که پیش‌بینی می‌کردم امیرخانی فرصت

پلک‌زدن را هم به کسی نداد! با برنامه آمده بود و در فرصت استراحتی که قبل از او داده شده بود، در اتاق فرمان در حال هماهنگی

با مسئول صوت و تصویر بود. پس از استراحت و پذیرایی، مجری با معرفی کوتاهی از امیرخانی، او را به روی سن دعوت کرد. او تنها کسی بود

که از اتاق فرمان وارد سن شد! مانند همیشه با «بسم الله الرحمن الرحیم» و «الیه یصعد الکلم الطیب» آغاز کرد.

 صفحه‌ی اول پرزنت او فقط چند دقیقه‌ای حاضران را درگیر کرد تا بخوانند و بفهمندش! «کام‌روا ناکام» با توضیح «جستاری پیرامون

 قانون بقای چیز» عنوان سخنرانی 18 دقیقه‌ایِ او بود. از توضیح این عنوان شروع کرد و گفت که جدای از قوانین بقا که در درس‌های

دانشگاهی خوانده‌ایم، یک قانون هست که در هیچ دانشگاهی درس نمی‌دهند و آن‌هم مهم‌ترین قانون بقای جهان است به نام چیز: تا چیزی

 را از دست ندهی، چیزی به دست نمی‌آوری.