اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

۷۰ مطلب با موضوع «آنچه باید به گوش جان سپرد» ثبت شده است

این کفِ درس خواندن است

حداقل همّت یک دانشجوی دانشگاه یا طالب حوزوی این است که این درسی که می‌خواند استادانه به دیگری منتقل کند این کفِ درس

خواندن است از این پایین‌تر اگر کسی درس خواند اتلاف عمر است مستحضرید که اتلاف عمر حقیقت شرعیه ندارد یعنی لازم نیست خدا

آیه نازل کند که ای طلبه, ای دانشجو! اگر طرزی درس خواندی که نتوانستی این درس را به نسل بعد منتقل کنی استاد نشدی عمرت را

 تلف کردی این دیگر حقیقت شرعیه نمی‌خواهد همین است دیگر, اگر کسی درس بخواند و نتواند مدرّس خوب باشد یقین بداند عمرش

 را تلف کرده برای اینکه این علوم امانت‌های الهی است این را به ما آموختند ما باید پیش‌مطالعه کنیم, مباحثه کنیم, خوب درس بخوانیم, با

 استاد در میان بگذاریم, اشکالات را مطرح کنیم دفتر علمی داشته باشیم بشویم استاد, اگر کسی از کتابی به کتاب دیگر رفت و نتوانست

آن کتاب قبلی را به خوبی تدریس کند این مطمئن باشد عمر را تلف کرده است به ما گفتند طرزی باید درس بخوانیم که این امانت‌های

 الهی را به دیگری منتقل کنیم آنها که کتاب نوشتند لله نوشتند, آنها که برای ما تدریس کردند لله تدریس کردند ما هم موظفیم این علوم

را به نسل بعد منتقل کنیم. بخشی از این بر اساس «مَن فَقَدَ حسّاً فقدْ فقدَ علماً» باید تأمین بشود بخشی هم بر اساس

هرچه بیشتر برای نمازت مایه بگذاری...

نتیجه ی مواطبت از نماز ، از دنیا رفتن با ایمان است.
یعنی چه ؟
ملک الموت و شیطان هر دو در هنگام مرگ می آیند و شیطان میخواهد همان مقدار ایمانی را هم که بنده برایش مانده از او بگیرد .
اگر بنده از نمازش تا مرگ محافظت کرده باشد ، خود ملک الموت شیطان را دفع کرده و شهادتین را به بنده تلقین میکند .
اگر گناه کردیم از لذت نماز بهره نمی بریم اما اگر نماز درست و اول وقت خواندیم همان نماز از گناه ما را حفظ می کند .
حرف بنده نیست بلکه حرف این قرآن لاریب فیه است .
هرچه بیشتر برای نمازت مایه بگذاری ، زمینه ی گناه برای شما کمتر فراهم میشود .
توانایی مقابله با گناه در وجود شما بالاتر میرود .

دوستی بدون عمل...

بچه ام کوچولو بود، از من بیسکویت خواست.گفتم: امروز می خرم.
وقتی به خانه برگشتم ……
فراموش کرده بودم. بچه دوید جلو و پرسید: بابا بیسکویت کو؟
گفتم: یادم رفت!!!
بچه تازه به زبان آمده بود، گفت: بابا بَده، بابا بَده.
بچه را بغل کردم و گفتم: باباجان! دوستت دارم.
گفت: بیسکویت کو؟
دانستم که دوستی بدون عمل را بچه سه ساله هم قبول ندارد.
چگونه ما میگوئیم خدا و رسول و اهل بیت او را دوست داریم، ولی در عمل کوتاهی میکنیم؟

(حاج آقا قرائتی)

از پیچیدگی به سادگی رسیدن(2)

خدای سبحان برای انسان تعبیرات برازنده‌ای دارد بزرگانی که اهل این راه هستند این راه را طی کردند عده‌ای را هم به همراه می‌برند

 مَثلی ذکر کردند این تشبیه و تمثیل از خود قرآن استفاده شده مَثل زدن, تمثیل سهم تعیین‌کننده‌ای در شناخت دارد مثل چند کار را می‌کند

یکی اینکه دامنه اوج‌گرفته مطلب را پایین می‌آورد, یکی اینکه دست کوتاه مخاطب را بالا می‌آورد, مطلب را هم‌سطح فکر مخاطب قرار

 می‌دهد آن‌گاه این مخاطب به اندازه فکر خودش از دامنه آن مطلب بهره می‌برد به دامنِ همان متعلّق می‌شود و بالا می‌رود وگرنه مطلب

 اگر از باب تشبیه معقول به محسوس پایین نیاید به دست مخاطب نمی‌رسد آن‌گاه مخاطبی که در عالَم حس است مطلبی که در عالَم عقل

است هرگز برای او مفهوم نخواهد بود, اگر ذات اقدس الهی درباره تمثیل می‌فرماید: ﴿لَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِن کُلِّ مَثَلٍ﴾

 یا ﴿وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ﴾ همین است مَثل‌های فراوانی در قرآن کریم هست اوّلین اثر مَثل آن است که آن

 مطلب عمیق اوج‌گرفته را تنزّل می‌دهد; دومین اثرش آن است که دست فهم مخاطب را گرفته بالا می‌برد وقتی دامنه مطلب،

 همسان و هم‌سطح فکر مخاطب شد کم کم او می‌فهمد به همین مطلب متمسّک می‌شود و بالا می‌آید. (آیت الله جوادی آملی)

50 سال عبادت

خلاصه ی کوتاهی از کتاب

+شما مثل آینه باشید ،آینه ی خوبی ها و واقعیت ها را نشان دهید.

+شهادت خلوت عاشق و معشوق است،شهادت تفسیر بردار نیست.

آی آنانی که در زندان تن اسیرید به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصه ی شهادت عاجزید.

فقط شهید می تواند شهادت را درک کند.

+تنهایی،که مرا به عرفان اتصال می دهد.مرا با محرومیت آشنا می کند.کسی که محتاج عشق است،در دنیای تنهایی با محرومیت عشق

 می سوزدو جز خدا کسی نمی تواند انیس شب های تار او باشد...

+در این دنیا به عده زیادی محبت کرده ام،حتی عشق ورزیده ام ولی جواب بد می دیده ام ، عشق را به ضعف تعبیر می کنند و

به قول خودشان زرنگی کرده از محبت سو استفاده می نمایند.

+نهایت و اوج محبت، فانی شدن در معشوق است.

دریافت فایل pdf کتاب 50 سال عبادت