خدای سبحان برای انسان تعبیرات برازندهای دارد بزرگانی که اهل این راه هستند این راه را طی کردند عدهای را هم به همراه میبرند
مَثلی ذکر کردند این تشبیه و تمثیل از خود قرآن استفاده شده مَثل زدن, تمثیل سهم تعیینکنندهای در شناخت دارد مثل چند کار را میکند
یکی اینکه دامنه اوجگرفته مطلب را پایین میآورد, یکی اینکه دست کوتاه مخاطب را بالا میآورد, مطلب را همسطح فکر مخاطب قرار
میدهد آنگاه این مخاطب به اندازه فکر خودش از دامنه آن مطلب بهره میبرد به دامنِ همان متعلّق میشود و بالا میرود وگرنه مطلب
اگر از باب تشبیه معقول به محسوس پایین نیاید به دست مخاطب نمیرسد آنگاه مخاطبی که در عالَم حس است مطلبی که در عالَم عقل
است هرگز برای او مفهوم نخواهد بود, اگر ذات اقدس الهی درباره تمثیل میفرماید: ﴿لَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِن کُلِّ مَثَلٍ﴾
یا ﴿وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ﴾ همین است مَثلهای فراوانی در قرآن کریم هست اوّلین اثر مَثل آن است که آن
مطلب عمیق اوجگرفته را تنزّل میدهد; دومین اثرش آن است که دست فهم مخاطب را گرفته بالا میبرد وقتی دامنه مطلب،
همسان و همسطح فکر مخاطب شد کم کم او میفهمد به همین مطلب متمسّک میشود و بالا میآید. (آیت الله جوادی آملی)