اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

تحجری روشنفکرانه

بخشی از مصاحبه یکی از رسانه های داخلی با سازنده ی فیلم گذشته

سوال : چرا چهار سال پیش احمد از پاریس به تهران برگشته؟

جواب : خیلی‌ها چهار سال پیش با شور و امید برگشتند.

اصرار بعضی ها در مصاحبه هایشان بر اینکه فقط شور و امید را ایشان و هم فکرانش تعیین می کنند بسیار جالب است.

 کارگردان روشنفکر ما در حوزه ی اندیشه کاملا متحجرانه برخورد می کند و مردم بسیاری را که عاشق وطنشان هستند

و سرنوشت کشورشان را خود رقم می زنند نادیده می گیرد و شور و امید را در گروی انتخاب یک نفر محدود می سازد.

که اگر آن یک نفر  انتخاب شود چقدر آزادی و امید داریم و...........

یک هنر متنزّل...

سخنان حضرت آیت الله جوادی آملی پیرامون هنر دینی

قرآن کریم هم هنرمندانه سخن گفت هم سخن هنرپرور گفت. آنچه از غرب آمده یک هنر نازل است آنچه دین دارد یک هنر متنزّل

است.اصلاً هنر کارش کار تنزیلی است، همان کار را هنرمند می‌تواند بکند یعنی مطلب معقول را خوب بفهمد وقتی فهمید, قدرت تنزّل

 داشته باشداین را بیاورد در متخیّله، تجزیه و تحلیل بکند سامان‌دهی بکند. وقتی می‌خواهد آن معنا را در متخیّله خود ساماندهی بکند

 ابزار می‌خواهد، صورت را از قوه خیال می‌گیرد، معنای جزئی را از واهمه می‌گیرد. سپس دوخت و دوز کردن برای قوه متخیّله است وقتی

 دوخت و دوز کرد می‌‌گذارد در انبار خیال وقتی گذاشت در انبار خیال, خروجی‌اش می‌شود حس، و در صورتی که مطلب را خوب

فهمیده باشد می‌شود هنر دینی(تنزل : فرودآمدن به درنگ ، نازل : از بالا به پائین آینده)


هنر با موارد خاص سر و کار دارد ...

یادداشت مسعود فراستی درباره ی "گذشته" اصغر فرهادی

گذشته فیلم بدی است و ناچیز. بدتر از حتی نخستین فیلم های فرهادی. فیلم، عقب مانده است و اگزوتیک: بی ساختار، طولانی و ملال آور

و وراج. گذشته، نه در گذشته اتفاق می افتد نه در پاریس: نه بحرانی دارد و مساله یی و نه هویتی.

فیلمساز اسکار گرفته ما امر برش مشتبه شده و توهم جهانی شدن زده. بعد از دیدن فیلم بد و نوستالژیک وودی آلن – نیمه شب در

پاریس- به این باور رسیده که پاریس تداعی کننده گذشته است. پس فیلمش که عنوان غلط انداز و نوستالژیک Le Passé را یدک

 می کشد باید در پاریس رخ دهد. فیلمساز ما ادامه «جدایی» را در پاریس ساخته و بدون آنکه متوجه باشد حرف جدایی را هم پس گرفته،

 بی آنکه جدایی فرانسوی را بشناسد و بسازد.

لطفا کاتالوگ برای فیلم تان چاپ کنید!

گذشته فیلمی است با ریتم کند و چند لایه که مخاطب فقط یک لایه ی آنرا می فهمد.(البته خوش بینانه)

(گذشته) از  دو مثلث شخصیتی تشکیل شده که مثلث اول بین احمد و لوسی و ماری است و مثلث دوم بین سمیر ، سلین و ماری می باشد.

تقریبا 2/3 وقت فیلم به پرداخت روابط بین شخصیت های مثلث اول می گذرد و روابط شخصیت های مثلث دوم در خدمت تعاملات مثلث

اول است .در حدود 1/3 پایانی فیلم با جابه جایی این دو مثلث شخصیتی روابط بین شخصیت های مثلث دوم مورد توجه قرار می گیرد.

هفتاد سال به جلو ....

مناجات شهید دکتر چمران بر پیکر دکتر علی شریعتی

ای علی! همیشه فکر می‌کردم که تو بر مرگ من مرثیه خواهی گفت و چقدر متأثرم که اکنون من بر تو مرثیه می‌خوانم! ای علی! من آمده‌ام که بر حال زار خود گریه کنم، زیرا تو بزرگتر از آنی که به گریه و لابه ما احتیاج داشته باشی!... خوش داشتم که وجود غم‌آلود خود را به سرپنجه هنرمند تو بسپارم، و تو نیِ وجودم را با هنرمندی خود بنوازی و از لابلای زیر و بم تار و پود وجودم، سرود عشق و آوای تنهایی و آواز بیابان و موسیقی آسمان بشنوی می‌خواستم که غم‌های دلم را بر تو بگشایم و تو «اکسیر صفت» غم‌های کثیفم را به زیبایی مبدّل کنی و سوزوگداز دلم را تسکین بخشی می‌خواستم که پرده‌های جدیدی از ظلم وستم را که بر شیعیان علی(ع) و حسین(ع) می‌گذرد، بر تو نشان دهم و کینه‌ها و حقه‌ها و تهمت‌ها و دسیسه‌بازی‌های کثیفی را که اززمان ابوسفیان تا به امروز بر همه جا ظلمت افکنده است بنمایانم........