لطفا کاتالوگ برای فیلم تان چاپ کنید!

گذشته فیلمی است با ریتم کند و چند لایه که مخاطب فقط یک لایه ی آنرا می فهمد.(البته خوش بینانه)

(گذشته) از  دو مثلث شخصیتی تشکیل شده که مثلث اول بین احمد و لوسی و ماری است و مثلث دوم بین سمیر ، سلین و ماری می باشد.

تقریبا 2/3 وقت فیلم به پرداخت روابط بین شخصیت های مثلث اول می گذرد و روابط شخصیت های مثلث دوم در خدمت تعاملات مثلث

اول است .در حدود 1/3 پایانی فیلم با جابه جایی این دو مثلث شخصیتی روابط بین شخصیت های مثلث دوم مورد توجه قرار می گیرد.

مشکل اساسی فیلم تفاوت جدی و غیر منطقی در روش و منش شخصیت اصلی فیلم یعنی ماری است.

ماری زنی است که دو ازدواج ناموفق داشته و دو فرزند از ازدواج اول خود دارد و در حال حاضر با مردی ارتباط دارد که دارای زن و فرزند

می باشدو از آن باردار است.

آزادی در روابط و اصالت خود و مهم نبودن خانواده و مادر بودن آن چیزهایی است که فیلم از شخصیت ماری معرفی می کند. به عنوان

 نمونه در صحنه ای که احمد از ماری می خواهد قبل از تصمیم ازدواج با سمیر با لوسی در این مورد صحبت کند و بعد تصمیم بگیرد ماری

 در جواب احمدمی گوید که تصمیم خود را برای ازدواج از قبل گرفته.یا در صحنه ای که ماری به سمیر می گوید که به خاطر تو بچه داخل

 شکمم رو سقط نکردم و .....

حال سوال این است که چرا ماری با چنین دیدگاه و منشی در باز شدن گره بین خود و لوسی مصر است.چرا از احمد می خواهد با لوسی

صحبت کند.چرا اینقدر به خاطر لوسی عصبی و پر استرس است.

اگر آنچه که فیلم از منش ماری به ما معرفی می کند را در کنار روش ماری در برخورد با لوسی قرار دهیم یک بی منطقی شکل می گیرد.به

همین خاطر است که بحران های فیلم ظاهری پر رنگ ولی باطنی کم رنگ دارد یا به عبارت دیگر تعامل بین شخصیت ها و گره هایی که

 در طول فیلم ایجادمی شود مخاطب را درگیر خود نمی کند و در عین داشتن ظاهری چند لایه مخاطب را در سطح یک لایه نگه می دارد.

این نوع بی منطقی حتی در مورد ایمیل های عاشقانه هم صادق است. به گونه ای که آدم هایی مانند ماری و سمیر در کشوری مانند فرانسه

که روابط آزاد و کنترل نشده وجود دارد ایمیل های عاشقانه برای هم می فرستند.(با وجود شبکه های اجتماعی)

آن هم در شرایطی که در کشورهایی مانند ایران که فرهنگ روابط کنترل شده وجود دارد این روش چندان مرسوم نیست چه برسد به

 فرانسه که فرهنگ روابط آزاد بر آن حاکم است.و اگر حتی فرض را بر مرسوم بودن این روش بگذاریم فرستادن ایمیل های عاشقانه از

شخصیتی مثل ماری که بطور هم زمان همسر گذشته و آینده اش در خانه ی او حضور دارند و او از همسر آینده اش دو ماه باردار است،

آن هم همسر آینده ای که خود زن و فرزند دارد، بر نمی آید و بسیار غیر منطقی جلوه می کند.

نکته ی جالب این است که فرهادی 2/3 ابتدای فیلم را بر محور تعامل بی منطق لوسی و ماری می چرخاند و 1/3 پایانی فیلم را بر محور

 ایمیل های عاشقانه می چرخاند.

اگر بخواهم خلاصه بگویم ، آزادی که فرانسه در داستان پردازی به فرهادی می دهد بلای جان فیلم می شود و با عث می گردد که دیگر

 از خلاقیت و نوآوری در داستان پردازی (مانند درباره الی و جدایی..) خبری نباشد و نتیجه اش این است که تنها صحنه ی ماندگار برای من

 در فیلم صحنه ای شود که نام فیلم به صورت برف پاکنی پاک می شود.

در (گذشته) فقط می توان از بازی های خوب و متوسط بازیگران دفاع کرد. از اینکه علی مصفا بهترین بازی اش را انجام داده و کودک فیلم

 یعنی فواد خیلی خوب از پس نقشش بر آمده.

فقط به عنوان یک پیشنهاد به سازندگان فیلم این توصیه را می کنم که برای (گذشته) یک کاتالوگ¹چاپ کنید و به همراه فیلم به مردم دهید

 تا در پایان فیلم لایه های چندم فیلم شما را بفهمند و بدانند چطور ابتدا و انتها ی فیلم را با یک دست راست ضعیف شده ماری و یک دست

 چپ قوت گرفته ی سلین به هم مرتبط ساختید.

1- کاتالوگ کتابچه و یا راهنمای معرفی کلیات کالا، خدمات، امکانات و... می‌باشد که از طرف تولید کننده و یا ارائه دهنده به مصرف کننده و یا مشتری برای معرفی کلی کالا یا خدمات ارائه می‌شود.