اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

شما را چه شده است؟




همیشه به دنبال نسبت خود با جوانمردان و دلاورانی بوده ام که در خط مقدم جبهه های حق علیه باطل

به عنوان مدافع حرم حضرت زینب (س) در حال مبارزه می باشند .

رساتر و محکم تر از آیه 38 سوره ی توبه نیافتم

((یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ما لَکُمْ إِذا قیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَی الْأَرْضِ أَ رَضیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الْآخِرَةِ

 فَما مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ قَلیلٌ))

ای کسانی که ایمان آورده اید ، شما را چه شده است که چون به شما گفته می شود: «در راه خدا بسیج شوید» کُندی به خرج می دهید؟

آیا به جای آخرت به زندگی دنیا دل خوش کرده اید؟ متاع زندگی دنیا در برابر آخرت ، جز اندکی نیست.

هرکس درختی بکارد

هر کس درختی بکارد ، خداوند به اندازه ی محصول آن ، برایش پاداش می نویسد .  رسول اکرم (ص)

بر حاشیه ی برگ شقایق بنویسید

بر حاشیه ی برگ شقایق بنویسید

گل تاب فشار در و دیوار ندارد

فاطمیه 1437 - نیاکی

(برای دریافت سایز اصلی پوستر روی آن کلیک کنید)

پیرزنِ لایَحتَسِب


در دوران پسا برجام که به لطف نظریه ی چرخیدن چرخ زندگی تحقق یافت ، در دورانی که همه به جای آنکه دغدغه مند باشند 

عجله مندند ، رقابتی بی صاحب شکل می گیرد که در آن آدم ها برای رسیدن به سه حرف کلاه سر همدیگر می گذارند ، تهمت می زنند

 ، خیانت می کنند تا شاید یک پله بالاتر روند .

همه در عجله و شتاب برای رسیدن به یک ناکجاآباد سه حرفی می باشند . عده ای با پارتی به "پ" ی آن می رسند ، عده ای با ولع "و" ی

 آن را می خرند و برخی لامذهبی می کنند تا "ل" آن شکل گیرد.

همه با هم در این رقابت بی صاحب به دنبال کدخدای دست ساز می گردیم تا به نان و نوایی رسیده باشیم . در این حالت است که بی کار

کدخدایش می شود کارمند ، زیرا روزیش را دربندِ جناب آقای فلانک ناکجاآبادی سه حرفی می یابد.

موقعیت یابی خود

وقتی جوانک بی سواد را پشت میز مدیریت کجااَک می بینی ، بدان به خاطر ارزشمندیش از حقوق ، مزایا و احترام برخوردار نیست. او چیزی

 دارد که جایگزین ارزشمندیِ دورنی اش شده و در پنج حرف خلاصه می شود : پ / ا / ر / ت / ی

وقتی آدمی را می بینی که در کاری به موفقیت رسیده و به خاطر موفقیتش از حقوق ، مزایا و احترام برخوردار است ، بدان او چیزی را که

 در درون داشته اثبات کرده است .

مرز میان جوانک بی سواد و آدم موفق ، درون آن هاست ، یکی تهی و دیگری پُر است . آنکه تهی است تلاش می کند جیره خوار تلاش

 دیگران باشد تا تهی بودنش زیر سایه ی نفوذ دیگران پنهان بماند امّا آنکه پُر است می داند در درون چیزهایی دارد که باید برای اثباتش

تلاش کند.

پُر بودن نوعی خودشناسی برای تعیین جایگاه و موقعیت می خواهد تا مسیر اثباتش مشخص گردد . همچنین عدم خودشناسی نیز پُر بودنت

را به سمت تهی بودن متمایل می کند و تو را به جایی می رساند که بودنت را در گروی بودن دیگران می بینی .