وَ مَن تابَ مَعَکَ

( یه عذرخواهی بابت سه هفته نبودم و به روز نکردنم و اعلام حضور ی دوباره )

زندگی آدم ها را می توان به شکل های مختلفی براساس شغلشان ، ثروتشان ، دینشان و ...  تقسیم کرد . گاهی زندگی آدم ها براساس

دردشان تقسیم می شود که در این تقسیم بندی گروهی بی درد،گروهی خنثی ، گروهی بی درد خنثی ، گروهی دردمند خنثی و گروهی

 دردمند نام گذاری می شوند .

این نوشته کاری با بی دردان عالم ندارد زیرا زندگیشان استراحت مطلق است و همه ی حرفش با دردمندان خنثی ، آن هایی که

 سبک زندگی و نگاهشان عُرف خواه ، عُرف پسند و عُرف ساز است ، می باشد .

آن هایی که می دانند درد چیست و یا حتی کیست امّا بهانه برای خنثی شدنشان زیاد است . اگر به من¹ بگویید به شما می گویم

کم خواه ترین آدم ها بر روی کره ی زمین همین هایند زیرا یاد گرفته اند با کم خواستگی از خود و بالیدن به خرده داشته های اکنون ،

وسیع تر نشوند .

آن ها آیه 286 سوره بقره ( لایُکَلفُ الله نَفسا اِلا وُسعها  ) ² را به جای بها ، بهانه قرار دادند و ندانستند درجا زدن و وسیع نشدن ،

 بی تکلیفی نمی آورد ، خِرفتی می آورد ، خرفتی که بی درد نبودن را مساوی دردمندی برایشان می سازد .

آن ها با بی درد نبودنشان ، خواهان دردمندی با طعم استراحت مطلق بی دردان عالم با اندکی رفاه اضافه می باشند امّا نمی دانند نقطه ی

 آغاز خنثی شدن در همان سه کلمه ای خلاصه می شود که مهم ترین فرقشان با دردمندان عالم را شکل می دهد .

و آن سه کلمه :  "صبر ، استقامت و توکل " است .

اینکه این سه کلمه با زندگی آن ها چه می کند،آستین های بالا زده ، اراده و بستن کمر همت می خواهدو گرنه هر مثل بقیه ای که اتوپیایش³

عُرفی بودن است و حرف برادر فلان و خواهر فلان و حاجی فلان و حجت الاسلام ناکجاآبادی و زنک های سرخاب سفیدآب شده به زندگیش

خط می دهد لیاقت لذت بندگی خلاصه شده در این سه کلمه را ندارد.

در هر صورت اگر فکر می کنید و یا می خواهید دردمند باشید و بی دردی را برای خود ننگ می دانید ، بدانید در هر جا و هر لحظه و

در هر کسوتی در اقتصاد ، علم ، فرهنگ ، هنر ، سیاست ، کارگری ، روشنفکری ، پدری ، مادری و ... خنثی نباشید زیرا خنثی بودنِ ما ، عقلِ

کلِ عالم بشریت را پیر می کند . آنجایی که رسول خدا (ص) فرمودند :

شَیَّبتنی سُورةُ هُود بِمَکانِ هذهِ الآیَة ( فَاستَقِم کَما اُمِزتَ وَ مَن تابَ مَعَکَ )⁴

سوره هود مرا به خاطر این آیه پیر کرد.

این جمله در دو سوره وجود دارد ، یکی آیه 112 سوره هود و دیگری آیه 15 سوره شوری با این تفاوت که در سوره ی شوری عبارت

 ( وَ مَن تابَ مَعَکَ ) نمی باشد . بزرگان اهل معرفت می فرمایند : به خاطر این جمله که در ادامه ی آیه ی سوره ی هود آمده است پیغمبر

این جمله را فرمودند که منظور از ( مَن تابَ مَعَکَ ) امت پیغمبر اکرم و مومنین هستند که این آیه آن ها را به استقامت در راه خدا و

عدم سرپیچی دعوت می کند .

س . مّ . ن

توضیح :

(دلیل دوم و سوم شخص بودن و اول شخص نبودن خود رستم پنداری"من آنم که رستم جوانمرد بود"نیست ودلایل فرمی،محتوایی دارد)

---

1 = در این نوشته " من " خود نویسنده نمی باشد زیرا نویسنده نوشته خود از کم وسع ترین آدم هاست .

2 = خداوند هیچ کس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمی کند .

3 = utopia ، زندگی آرمانی داشتن ، آرمان شهر ، مدینه فاضله

4 = آیه 112 سوره هود = پس همانگونه که فرمان یافته اید استقامت کنید ، و کسانی که با تو به سوی خدا آمده اند

( باید استقامت کنند) و سرپیچی نکنند ، که او آنچه را انجام می دهید می بیند .