اِتراف (بر وزن اسراف)
- جمعه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۲۰ ق.ظ
- ۰ نظر
بخش هایی از کتاب منهای فقر از استادمحمدرضا حکیمی
تکاثُر، به معنای زیاد داری و زیاده خواهی
مال و ثروت و افتخار به آن است. اِتراف (بر وزن اسراف)، به معنای مصرفهای
پر ریخت و پاش،
و نامّتعهّدانه، و شاد خواری، و قارونیگری، و بیدردی و لا تعهّدی در مصرف است.
و این هر دو، از صفات انسان سلیمُ العقل و معتدلُ الفطره نیست. و در تعالیم اسلام، با آن دو، بسختی مبارزه شده است.
در قرآن کریم، سورهای دربارۀ
«تکاثــــــر»، و کوبیدن آن، و مبارزه با آن آمده است. چنانکه آیات فراوانی
دربارۀ مبارزه با اِتراف و
اسراف رسیده است.
در حدیثی بسیار مهم، که در آن، «جنودُ
العقلِ و الجهل» ذکر شده، داشتن و خواستن مال فراوان و تکاثری، از «جنودُ
الجهل»
شمرده شده است.
جنودُ العقل، یعنی: نیروهای فعّال در وجود انسان، که منشأ عقلانی دارند، و فعّالیّت آنها از تأثیر نور عقل و قوّۀ عاقله است در وجود انسان.
جُنودُ الجهل، یعنی: نیروهایی فعّال در
وجود انسان، که منشأ عقلانی ندارند، بلکه منشأ جهلانی و نفسانی دارند، و از
جهالت و
جاهلیّت انسانها سرچشمه میگیرند.
این حدیث، در کتاب «اصول کافی» و در کتاب
«تُحفُ العقول»، از هِشام بن حَکَم، از حضرت امام موسی بن جعفر«ع» نقل شده
است،
و از جملۀ تعالیم هشتاد گانۀ حکمت اوصیایی است، که به شاگرد و تربیت
شدۀ خاصّ خود، و پدرشان حضرت امامِ صادق«ع»، یعنی:
هِشام بن حَکَم بغدادی (م: ۱۷۰ ق) تعلیم دادهاند.
قرآن کریم میفرماید:
الهاکُمُ التکاثُر، * حتی زُرتُم المَقابر
ثروت زیاد خواستن و داشتن و نازیدن به آن، شما را از هرگونه تعهُّد پذیری (و مسئولیّت شناسی و دینداری و انسانیّتباوری) باز داشت.
پیوسته در پی خواستن مال بسیار بودید، تا سر از قبر درآوردید.
تکاثر، در «سورۀ حدید»، آیۀ ۲۰ نیز، بشدّت مورد طرد و نکوهش قرار گرفته است. و اشاره کردیم که در احادیث معتبر نیز چنین است.
اینکه اسلام، با این شدّت، با «تکاثر» مبارزه کرده است -از جمله- برای این است که تکاثر (یعنی خواستن و داشتن و جمع کردن مال بسیار)،
یک گناه مرکّب، و یک جنایت مضاعف است، زیرا، که فقر
فقیران، و کمبودداری کمبودداران، و نیازمندی نیازمندان، نتیجۀ زیادداری و
زیادهخواهی سرمایهداران است، که در احادیث به آن تصریح شده است، و تجربه نیز مؤیّد آن است.
حضرت علی«ع» میفرماید:
إنَّ الله -سبحانَه- فَرَضَ فی أموالِ الأغنیاء، أقواتَ الفُقراء، فما جاعَ فقیرٌ، إلّا بما مَنَعَ غنیٌ؛ و اللهُ تعالی جَدُّه- سائلُهم عن ذلک
خداوند سبحان، روزی فقیران را، در اموال
توانگران و سرمایهداران قرار داده است، پس هیچ فقیری و نیازمندی گرسنه
(و فاقد امکانات زندگی) نمیماند، مگر به این جهت که توانگری حق او را نداده (و خورده) است. و خداوند بزرگ، در روز قیامت،
از توانگران بازخواست خواهد کرد!
أئمّۀ طاهرین«ع» نیز، در احادیث و سخنان خود، دربارۀ این موضوع با تأکید سخن گفتهاند، و در کتاب «الحیاه»، شماری از این احادیث
ذکر شده است.
بنابراین، اگر جامعهای اسلامی باشد، نباید در آن جامعه، از سرمایهداریهای کلان و تکاثری جانبداری شود، و نباید اینگونه متکاثران،
مورد احترام جامعه -چه رسد به عالمان- باشند. در احادیث رسیده است که با اینگونه کسان، یعنی متکاثران اترافگر، و اسرافکن،
و افزونداران شادخوار، و حیوان زیست (که مانند حیوانات همه چیز را برای خود میخواهند)، معاشرت نکنید، که معاشرت با آنان دل
را میمیراند، و وجدان انسانی را تباه می کند!
امام علی«ع» میفرماید:
أَنا یَعسوبُ المؤمنین، و المالُ یَعسوبُ الفُجّار (نهج البلاغه /۱۲۳۶)
من، جلودار مؤمنانم (که در دنبال من میآیند…)، و مال، جلودار فاجران و بدعملان است (که در دنبال آن میروند، و سر به فرمان
آن دارند…)
این آیات ضدّ تکاثر، و این احادیث ضد مالاندوزی، همه برای این است که «شرّ امّت»، همه کارۀ امّت نشوند. آری، در جامعۀ دینی
(اگر چنین باشد)، و در حاکمیّت دینی (اگر چنین باشد)، نباید
سرمایهداران و ثروتدوستان، به هیچ مقامی منصوب شوند، زیرا -چنانکه
مکرّر
نقل کردهایم- پیامبر اکرم «ص» فرمودهاند: شرُّ امّتی الأغنیاء ،اغنیاء و
توانگران اشرار امّت منند»، و معلوم است که از شرّ امّت،
امید خیری برای «ضعفای اُمّت» نیست.
و تجربه نشان داده است، که پارهای از
اینگونه کسان، که در مشاغل دولتی وارد شدهاند، دست به اختلاسهای کلان
زدهاند، یا
زمینه را برای اختلاس اموال عمومی، بوسیلۀ دوستانشان و همسودان
فراهم کردهاند؛ و خون ایتام جامعه را مکیدهاند!! و به علت
ارتباطات قوی
با یکدیگر و رشوههای کلان و… دستگاههای قضایی مُرده نیز نتوانستند، با
آنان مقابله کنند، و حقوق تودههای محروم
و ایتام مظلوم را از حلقوم آنان بیرون کش.
داخل پرانتز: (( فیلم - نیمه پنهان ماه- همسر شهید منفرد نیاکی))
از خودت شروع کن : (( خرید آنلاین کتاب منهای فقر))
- ۹۳/۱۱/۲۴