پاسخ:
با سلام و عرض ادب
سوال: آیا باید امواج فتنه را در هم شکست و یا نه؟؟
طبق فرموده امیر المومنین امواج فتنه باید در هم شکسته شود
سوال: در چه چار چوب و حد و مرزی؟؟
در چارچوب پرهیز از اختلاف و پراکندگی و برتری جویی و با مردم و برای مردم
سوال:چگونه امواج فتنه را باید درهم شکنیم؟؟
بوسیله ی کشتی نجات
سوال: کشتی نجات چیست؟؟
طبق فرموده رسول الله کشتی نجات قرآن و عترت می باشند
سوال: آیا در مقابل قرآن و عترت قرار گرفتن به معنی فتنه گری است؟
بله
دوست عزیز فتنه ها را باید در چارچوب مشخص در هم شکست.
ژست دموکراسی اینچنینی همان ژستی است که عده ای به خورد ما داده اند
تا تجدید قوا کنند و تجهیز شوند و وقتی تجهیز شدند همان ها که حرف از دموکراسی و مردم
می زدند می شوند لیدر در کف خیابان
این دموکراسی های فتنه خیز و فتنه پرور نیاز به آدم های ساکت و خنثی دارد تا زیر حرف های زیبای
از اختلاف بپرهیزید خود را گم کنند تا جان تازه ای بگیرند.
اگر بخواهیم تفاوت میان شناخت درست از عدم اختلاف در بین مردم را در بیان امیرالمومنین و
وراجان دموکراسی فتنه خیز بدانیم باید این فرموده امیرالمومنین را در نظر بگیریم
در فتنه ها ، چونان شتر دو ساله باش ، نه پشتی دارد که سواری دهد و نه پستانی تا او را بدوشند.(حکمت 1/نهج البلاغه)
پاسخ:
با سلام و عرض ادب
نکته شماره 1 : بنده حساب مردم از هر گرایش را از آن هفت هشت نفر جدا می دانم و در نوشته به هفت هشت نفری اشاره کرده ام که به اوباشگری پرداختند
و سطل و بانک و مغازه و ..... را آتش زدند و آقایان هم به دنبال همان ها بودند چون نه تحلیل می خواستند و نه گفتگو فقط به دنبال کف خیابان بودند.
نکته شماره 2: بنده نه حزبی فکر می کنم و نه قبیله ای که بگویم ما و شما و اصلا به دسته بندی مردم نه اعتقاد داشته و دارم
شما هم نمی توانید ادعا کنید که در نوشته بنده می توانید این دسته بندی مردم راببینید.
حقایقی را مطرح می کنم که در دل جامعه وجود دارد حقایقی که بی کاری ، خط فقر و آشفته بازار فرهنگ هم شامل آن می شود
پس به دلایلی که مطرح شد این جمله شما را متوجه نمی شوم (برادر، شما که از شمردن دوستان ما ایراد میگیری خودت که زده ای جاده خاکی!)
نکته ی شماره 3 : به عنوان پیشنهاد آن هایی که در کف خیابان چاقو کشیدند و آتش زدند را با مردم با گرایش های فکری مختلف یکسان نکنید
چون مردم به دنبال دلیل و حرف می گردند تا قانع شوند و یا قانع نشوند و به دنبال کارهای کف خیابانی نیستند.
نکته ی شماره 4 : فکر می کنم بسیاری از نظراتی که داده اید ربطی به نوشته این جانب ندارد
و این همان مشکل همیشگی ماست که همه را به یک کرباس می سنجیم و جواب هایی که برای یک طیف خاص در نظر می گیریم
یرای همه و در همه شرایط استفاده می کنیم .
(تعداد آنقدری بود که همه را آمریکایی و اسرائیلی نخوانیم.یعنی نمی شود
قبول کرد این تعداد آمریکایی و اسرائیلی، یا به معنای دقیقتر
تحت تاثیر
افکار آمریکایی اسرائیلی در کشور وجود دارد، که اگر این را قبول می کنید
فاتحه دوستانت%D
8�ن را بخوانید که قائله را باخته اید!)
هر چقدر فکر کردم این جملات شما را هم در هیچ کجای نوشته ام نیافتم.
نکته ی شما 4 : آرمان های فراموش شده انقلاب؟؟!!
می خواهید با هم آرمان های انقلاب اسلامی ایران را یک بار دیگر بشماریم.
جمهوریت،اسلامیت،ولایت فقیه،استکبارستیزی،مبارزه با طاغوت و ....
در نئوری های انقلاب در سراسر دنیا وقتی می خواهند ماهیت هر انقلابی را بررسی کنند شعارهای آن ها را بررسی می کنند.
بخشی از شعارهایی که به قول شما دوستان برای آرمان های فراموش شده انقلاب می گفتند و می گویند
(مرگ بر ولایت فقیه ، استقلال آزادی جمهوری ایرانی و ....)
به شکل علمی ماهیت این حرکت ها در شعارشان خلاصه می شود
و سوال جدی بنده از شما این است که خود قضاوت کنید که ماهیت های انقلاب اسلامی ما هم
از این جنس بود که به قول شما دوستان برای آرمان های فراموش شده انقلاب به میدان آمدند؟؟؟!!!
و به عنوان پیشنهاد عملی بنده به شما حاضرم خط به خط 22 جلد صحیفه نور (کلیه نامه ها و سخنرانی ها و نوشته های امام خمینی از
سال 1340 الی پایان عمرشان ) را بررسی و با ماهیت همان که خودتان مطرح کردید (دوستان برای آرمان های فراموش شده انقلاب به میدان آمدند)
تطبیق دهیم تا به نتیجه ای برسیم.
امیدوارم اگر به دنبال حقیقت هستیم و نه به دنبال ما و شما و دسته بندی پیشنهاد بنده را قبول کنید.
با تشکر از نظرتان
یا علی
%
از تمام دوستانی که به بنده توهین و ناسزا گفته اند متشکرم
و عذرخواهی که نمی توان توهین های شما را به دلیل عمیق بودن منتشر کرد.
دلیل تشکر؟؟
شما دوستان فحاش مانند سنسور عمل می کنید به وسیله ی شما
می توان میزان دردی که بر شما وارد شده تشخیص داد.
تشکرم از این بابت است که این کار را رایگان انجام می دهید .
با تشکر دوباره