فاطمه ،فاطمه است
- جمعه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۲، ۰۶:۰۴ ب.ظ
- ۰ نظر
نمی دانم از او چه بگویم؟ چگونه بگویم ؟ خواستن از ((بوسوئه)) تقلید کنم ،خطیب نامور فرانسه ، که روزی در مجلسی با حضور لویی، از ((مریم)) سخن می گفت. گفت هزارو هفتصد سال است که همه سخن وران عالم درباره ی مریم داد سخن داده اند.هزار و هفتصد سال است که همه ی فیلسوفان و متفکران درشرق و غرب ،ارزش های مریم را بیان کرده اند. هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان، در ستایش مریم همه ذوق و قدرت خلاقانه شان را به کار گرفته اند.هزار و هفتصد سال است که همه هنرمندان،چهره نگاران،پیکره سازان بشر در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندی های اعجاز گر کرده اند.
اما مجموعه گفته ها و اندیشه ها و کوشش ها و هنرمندی ها ی همه در طول این قرن های بسیار ، به اندازه ی این کلمه نتوانسته اند
عظمت های مریم را باز گویند که : ((مریم ، مادر عیسی است))
و من خواستم با چنین شیوه ای از فاطمه بگویم .باز در ماندم: خواستم بگویم که فاطمه دختر خدیجه بزرگ است، دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه دختر محمد است، دیدم که فاطمه نیست.خواستم بگویم که فاطمه همسر علی است،دیدم که فاطمه نیست.خواستم بگویم که فاطمه مادر حسنین است، دیدم که فاطمه نیست.خواستم بگویم که فاطمه مادر زینب است، باز دیدم که فاطمه نیست. نه این ها همه هست و این همه ، فاطمه نیست. فاطمه، فاطمه است. (( کتاب فاطمه ،فاطمه است. دکتر علی شریعتی))
- ۹۲/۰۱/۲۳