متن زیر نقدبسیار زیبای استاد مسعود فراستی پیرامون فیلم ماهی و گربه می باشد.دلیل انتشار این نقدهم بحث هایی است که طی
روزهای اخیر با دوستان عمار پیرامون فرم و محتوا داشته ایم و اینکه گویا همه چیز از نظر دوستان محتواست. بحث پیرامون عمار
و اتفاقات عجیبش بماند برای متنی دیگر که در آینده منتشر می کنیم ، فعلا نسبت بین فرم و محتوا را دریابید
ماهی و گربه، فیلم بدی است و حوصله سر بر؛ و فیلمساز و مخاطب خاص فریب.
فیلم، ادعای ترسناک بودن و ژانر وحشت دارد، اما ناتوان از
ترساندن است. و بیشتر متمایل به ملودرام. فیلم، عقیم است. هم در وحشت
هم در
ملودرام؛ و هم در کولاژ.
مشکل اصلی گربه و ماهی همان چیزی است که بابتش پز می
دهد، نان می خورد و جایزه می گیرد. و با نقد های ستایش آمیز مثلاً فرمیک،
از خود بی خود می شود و کرخت: تکنیک فیلم- برداشت بلند- که فیلمساز و منتقد
شیفته به غلط فرم می انگارندش.