اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

۱۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

سکوت

شب هفتم ( علامه حسن زاده آملی)

گفته ‏اند آدمى به دو سالگى (بچه،کودک) به حرف درمیآید اما تا خاموشى اختیار کند سال‏ها طول میکشد.

 به حرف درآمدن زود است اما سکوت خیلى مشکل است و خیلى ریاضت میخواهد، و چقدر زحمت میخواهد و چقدر کشیک نفس کشیدن میخواهد تا سکوت اختیار شود
و تا حرف‏ها جمع و جور و غربال گردد تا هرزه‏ گو و هرزه خوار نباشد و روى حساب حرف بزند.
سپس کم‏ کم میبینید که قلمش سنگین میشود و عبارت‏هاى او وزین میگردد،
 و لذا آدم ساکت و آرام که حرف نمیزند یک وقتى می بینید که به حرف در آمده هر جمله اش کتابى میشود و اگر دست به قلم شود و چیزى بنویسد باید نوابغ دهر جمع شوند تا آن را شرح کنند.

چنین انسانى با سکوت در گفتارش برکت پیدا میکند و قول ثقیل می‏شود:
«إنا سنلقى علیک قولا ثقیلا»
دیگر حرف و قول او سبک نیست و لذا افراد ساکت، دیرگو و گزیده گو میشوند مثل معروفى هم هست که: «المکثار مهزال»
 پرگو بالأخره هرزه ‏گو و هزلگو میشود.

انقلاب های دانش آموزی

به یاد دارم در دوران دانش آموزی مهم ترین دغدغه ی این روزهایمان ، بستن در مدرسه ، درس و کلاس یک هفته قبل از عید بود . نقشه می کشیدیم که از فلان روز به مدرسه نمی رویم و پایش هم می ایستادیم ، یک نوع ایستادگی انقلابی بر علیه آموزش و پروش، مدیر، معلم و همه و همه برای اینکه بگوییم ما دانش آموزان زنده ایم .

حتی در روزهای پایانی اسفند برای اعلام وجود، بیشترین حضور را در چهارشنبه سوری داشتیم زیرا در دنیای نوجوانانه ی ما ترقه خود نماد و وسیله ای بود برای مبارزه ی مسلحانه که ما خود را با آن تجهیز می کردیم .

این روزها حسرتی را با خود به همراه دارم که ای کاش "دانش آموز بودم" زیرا این روزها دانش آموز بودن برابر است با انقلابی گری که متاسفانه امثال ما از آن تهی شده ایم .

بماند که درد اصلیم چیست و برای چه این همه صغرا و کبرا در کنار هم قرار می دهم و از دانش آموزی می گویم .

سر بسته ترین دلیل صغرا و کبرا چیدنم آیت الله های پوستری هستند که بعد از گذشت سی و اندی از انقلاب اسلامی پدیده ی عجیبی را رقم زده اند ، آن هم در زمانی که جیب ملت منتظر سکه ای است که با افتادنش از سوراخ ، جیب سوراخ دیگری را پر کند تا با افتادنش از سوراخ . . . ( دوره گردش)

آیت الله های پوستری ، میلیاردها خرج می کنند تا دل جوانک های پایین شهری را از نداریشان ، بیکاریشان و مجردیشان بسوزانند .

در این میان خدا پدر برخی از کاندید های مجلس را بیامرزد که شامی را هر شب از جیب بی سوراخ سرمایه دار به ملت می دهند تا هم خود عاقبت به خیر گردند و هم سرمایه دار مرفه بیچاره  که ده روز خوراند تا چند سال بدوشاند سرمایه دارتر شود. ( متن ادامه دارد...)

قبل از اینکه شما را وزن کنند

شب ششم(آیت الله جوادی آملی)

«وَ زِنُوا قَبْلَ أَنْ تُوزَنُوا»؛ قبل از اینکه شما را وزن کنند خودتان را بسنجید، ما باید حقشناس باشیم، حقمدار باشیم، حقمحور باشیم و بدانیم که حق چیست و بعد آن را در یک کفه بگذاریم، آنگاه عقیده، اخلاق و اعمال خود را بین خود و خدای خود در کفه دیگر بگذاریم ببینیم نافع است یا ضارّ؟ بهراه هستیم یا بیراه؟ این دستوری است که فرمودند: «زِنُوا قَبْلَ أَنْ تُوزَنُوا».

اگر چنانچه انسان سنجید و وزین بود، خدا را شاکر باشد و اگر ـ خدایی ناکرده ـ وزین نبود، بداند که ﴿وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفین﴾ دامنگیر اوست. تنها کمفروشیِ پارچه و گوشت و نان مقصود نیست، کمفروشی عقیده هم هست، اخلاق هم هست، رفتار و گفتار هم هست.

فتح قله ی "غربت الی الله"


آن هایی که به اشخاص را ی می دهند و گفتمان برایشان اهمیتی ندارد ، در پایان هر انتخاباتی  از شکست پذیرایی می کنند.
گروهی می پندارند با ساز مخالف زدن ، جریان سازی و یا شایسته سالاری کرده اند . اما همه این ها چیزی جز اثبات خود نیست.

خود ارضایان انتخاباتی به گونه ای خود را صرفا موظف به انجام وظیفه می دانند که گویی  انجام وظیفه خود هدف است . آن ها می خواهند با رای دادن به کاندیدی مشخص تمامی کمبود های عملکردی خود و جامعه ی خود را برطرف سازند ، همان عجله مندان خودمان که ره صد ساله را یک شبه می خواهند طی کنند و در جامعه ای که واقعیت هایش برای پذیرفتن همه ی آرمان ها تربیت نشده است آرمانگرایی کنند .

نتیجه ی آرمانگرایی های مقطعی ، بی عزم و بی تلاش واقعیت هایی را می سازد که حتی آرمان های اولیه را نیز زیر سوال می برد و این نتیجه ی عجله مند بودن عده ای است که با نیت یک نماز 4 رکعتی می خواهند قله ی "قربت الی الله " را فتح کنند و تلاش ، عزم و ایمان طولانی مدت عارفان به الله را نقض کنند .

خودارضایان انتخاباتی حلاوت فتح توهمی قله و ژست وظیفه مند بودن برایشان بیشتر از هزینه کردن جان و مال در راه رسیدن به قله است .آنان به جای اسلامگرایی در رفتار و تصمیماتشان دچار یک نوع پانک گرایی شده اند که ریشه ی وظیفه مند بودنشان را شکل می دهد.




به دلیل تذکر یکی از دوستان ( غلظ املایی نمی باشد) - استفاده از تفاوت معنایی
غربت : دوری
قربت : نزدیکی
در ضمن در مورد پانک گرایی هم این متن و بخونین : ایدئولوژی پانک





پیرزنِ لایَحتَسِب


در دوران پسا برجام که به لطف نظریه ی چرخیدن چرخ زندگی تحقق یافت ، در دورانی که همه به جای آنکه دغدغه مند باشند 

عجله مندند ، رقابتی بی صاحب شکل می گیرد که در آن آدم ها برای رسیدن به سه حرف کلاه سر همدیگر می گذارند ، تهمت می زنند

 ، خیانت می کنند تا شاید یک پله بالاتر روند .

همه در عجله و شتاب برای رسیدن به یک ناکجاآباد سه حرفی می باشند . عده ای با پارتی به "پ" ی آن می رسند ، عده ای با ولع "و" ی

 آن را می خرند و برخی لامذهبی می کنند تا "ل" آن شکل گیرد.

همه با هم در این رقابت بی صاحب به دنبال کدخدای دست ساز می گردیم تا به نان و نوایی رسیده باشیم . در این حالت است که بی کار

کدخدایش می شود کارمند ، زیرا روزیش را دربندِ جناب آقای فلانک ناکجاآبادی سه حرفی می یابد.