اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

۱۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

مقاومتی از جنس اقتصاد

ابراهیم رزاقی، اقتصاددان، پژوهشگر و مدرس دانشگاه، متولد سال 1318 در تهران است. فارغ‌التحصیل مقطع دکتری در رشتهٔ توسعهٔ

اقتصادی از فرانسه در سال 1355 است. سابقهٔ تدریس در دانشگاه‌های مختلف را دارد و هم‌اکنون دانشیار بازنشستهٔ دانشکدهٔ

 اقتصاد دانشگاه تهران است.

 فایل صوتی از برنامه میراث با موضوع اقتصاد مقاومتی با حضور دکتر ابراهیم رزاقی که پیشنهاد می دم حتما دانلود کنید و گوش دهید.

دانلود فایل صوتی از تلوبیون

دریافت فایل صوتی از بیان

خسته ام از آرزوها

خسته ام از آرزوها، آرزوهای شعاری

شوق پرواز مجازی بالهای استعاری


لحظه های کاغذی را، روز و شب تکرار کردن

خاطرات بایگانی، زندگی های اداری

انتظار در مبارزه است

امام «ره» به ما آموخت که «انتظار در مبارزه است» و این بزرگترین پیام او بود، و پس از او، اگر باز هم امیدی ما را زنده میدارد همین است

 که برای ظهور آخرین حجت حق مبارزه کنیم. امام «ره» ما را آموخت که « عرفان را با مبارزه جمع کنیم»و خود بهترین شاهد بود  که بر این

مدعا که  عرفان عین مبارزه است.

تمسخر در انتظار ماست!

جاهلیت حاصل محدودیت هایی است که در خارج برای خود درست می کنیم و معرفت و ایمان حاصل محدودیت های درونی است.

زمانی این جاهلیت با محدود کردن به خرافات شکل می گیرد و گاهی با محدود کردن به ماشین و تکنولوژی.ماهیت هر دو یکی است

با این تفاوت که ماشین و تکنولوژی ظاهری فریبنده و زیبا دارد.به همین دلیل است که جاهلیت مدرن بسیار عمیق تر و دقیق تر از

جاهلیت ابتدایی نسل بشر است.زیرا ظاهر زیبا جاهلیت کنونی ژستی معقولانه به بشر می دهد که همین ژست عمق فاجعه را بیشتر می کند.

بشر امروز با همین ژست معقولانه،جاهلیت گذشتگان را به تمسخر می گیرد ولی نمی داند که خود نیز روزی مورد تمسخر قرار خواهد

 گرفت.  (سید)

اسماعیل تو کیست؟

و اکنون در منا‌یی: ابراهیمی، و اسماعیل‌ات را به قربانگاه آورده‌ای؛

اسماعیل تو کیست؟   

چیست؟   

مقامت؟

 آبرویت؟ موقعیت، شغلت؟ پولت؟ خانه‌ات؟ باغت؟ اتومبیلت؟ معشوقت؟ خانواده‌ات؟ علمت؟ درجه‌ات؟ هنرت؟ روحانیتت؟ لباست؟

 نامت؟ نشانت؟ جانت؟ جوانی‌ات؟ زیبایی‌ات؟ ...   

من چه می‌دانم. این را تو خود می‌دانی، تو خود آن را، او را، هر چه هست و هر که هست، باید به منی آوری و برای قربانی، انتخاب کنی؛

من فقط می‌توانم نشانی‌هایش را به تو بدهم: