اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

اینجا مرکزِ دنیایِ من است...

در جمهوری اسلامی هر جا که قرار گرفتید آنجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است."امام خامنه ای"

۹ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

شرط لازم انقلابی ماندن تویی...


امام خمینی (ره): اى دولت ها! اى بیچاره ها! فتح مملکت که چیزى نیست (آن را هم که الحمدلله ندارید) فتح قلوب مهم است ، اگرخواهید

 بکنید،اگر نخواستید نکنید (والامر الیکم ).1341/9/11

من و هم نسل هایم وقتی چشم به این جهان گشودیم شما را ندیدیم ولی قلب هایمان در تسخیر شماست.

شاید بپرسید چطور؟

مگر می شود  احیا کننده ی اسلام پابرهنه گان باشی و قلب ها را فتح نکنی

مگر می شود در برابر اسلام آمریکایی محکم بایستی و انسان ها را شیفته خود نکنی

مگر می شود انقلابی را که به گفته ی خودت، فلسفه اش انسان سازی است را بنیان نهی و نسل ها بعد را درگیر خود نکنی

و اگر بخواهم این مگر می شود ها را بگویم باید صف طویلی از جملات را بنویسم.

حقیقت این است که نمی شود آنچه  قلب ها را تسخیر کرده از یاد برد.

نمی شود به قلبی که بخشی از آن را تو تسخیر کردی بگوییم انقلابی نباش

نمی شود انقلابی باشیم و در برابر ظلم،فقر،تبعیض،تحجر و بی عدالتی سکوت کنیم.

نمی شود با سکوت بی معنی انقلابی ماند

نمی شود انقلابی ماند اگر تو در دل های ما نباشی.

پس شرط لازم انقلابی ماندن تویی1...

و شرط کافی ...........

1- خط و فکر و اندیشه( منش و روش ) امام خمینی (ره)


امور و افراد در جای خود


 امام صادق (درود خدا بر او) فرمود : تفاوتی نمی‌کند به خائن اطمینان کنی یا به کسی که مسئولیتش را ضایع می‌سازد. یعنی

 در این نگاه فرد باتقوایی که فاقد توان مدیریت درست است هیچ تفاوتی با مدیر ناپاک و خیانت کار ندارد. متاسفانه جامعه ما عادت

 به شناخت مواضع افراد ندارد. راستی مگر عدالت چیزی جز قراردادن امور و افراد در جای خود است؟

شهید چمران:

می گویند تقوا از تخصص لازم تر است،آنرا می پذیرم

اما می گویم :

آنکس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد،بی تقواست...

چقدر عاشقانه تنهایی...

((کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود))

زینب تو چه کردی؟

زینب،تو کلمه ی استقامت را به بازی گرفتی

زینب، مفهوم مقاومت در برابر تو سجده می کند

زینب، صبر در پیشگاه تو چهره اش بی رنگ می شود.

زینب ، درد انسان متعالی تنهایی و عشق است و تو در روزگار خودت چقدر عاشقانه تنهایی...

عمه جان زینب ،این روزگار در گذر است

وما هنوز نمی دانیم ( کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا ) یعنی چه؟

نمی دانیم که باید در کلاس درس حسین باشیم و یا در کلاس درس زینب

در کلاس  حسین درس شهادت می دهند

و در کلاس  زینب درس زنده نگه داشتن خون شهید

و ما یا لیاقت حضور در کلاس شهادت را داریم و یا توفیق حضور در کلاس درس زینب

و ای مردم

در این روزگار

در کلاس درس زینب باید معادله ی بین حق و باطل را درست حل کنیم

باید از روی دست زینب چندین بار پیام رسانی خون شهید را مشق کنیم

تا یاد بگیریم که چرا هر روز عاشورا و همه ی زمین ها کربلاست.

و باز این علی (ع) است...

مرا ببخشید

زبانم از وصف علی قاصر است

نمی دانم در کجا کوتاهی کرده ام که نام شیعه ی علی را یدک می کشم ولی نمی توانم علی را توصیف کنم.

شما چه! علی را می توانید توصیف کنید؟

می توانید بگویید که چرا علی تنهاست؟

می توانید بگویید که چرا علی با چاه درد دل می کند؟

می توانید عدالت علی را برایم توضیح دهید؟

نمی دانم ولی فکر می کنم آنقدر کوتاه شدیم که دیگر بلندی را فراموش کرده ایم

آنقدر غرق عادت هایمان شدیم که عدالت را فراموش کردیم

و اینقدر،آنقدر داریم که قلم از نوشتنش شانه خالی می کند.

و باز این علی است که دستمان را می گیرد

کوتاهی هایمان را بلند می کند

آنقدر هایمان را تبدیل به قدر می کند و طعم عدالت را به ما می چشاند.